عطار نیشابوری
بخش بیست و نهم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شیخ گرگانی مگر آن شمع شرع میشد اندر شارعی با جمع شرع بود آن وقتی نظام الملک خرد اطلسش مییافتند او زیر برد با گروهی کودکان بیخبر گوی میزد در میان رهگذر شیخ را با قوم چون از دور دید از میان رهگذر یکسو دوید گفت بنشانید از ره گرد را زانکه گرگردی رسد این مرد را جمله را بدبختی آرد بار از آن هیچکس را برنیاید کار ازان شیخ کان بشنود و آن حرمت بدید ازچنان طفلی چنان همت بدید از بزرگی پیر گفت ای طفل خرد بفکن آن چوگان که بختت گوی برد خلق میکوشند تا طاقت کنند تا نظام الملک آفاقت کنند زین ادب زین حرمت وزین خوی تو ای نظام الملک بردی گوی تو گوی چون بردی برو دیگر مباز خواجهٔ چوگان بیفکن سرفراز عطار نیشابوری