عطار نیشابوری
بخش بیست و دوم
الحكایة و التمثیل
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
شد مگر دیوانه شبلی چند گاه برد با دیوانه جایش پادشاه کرد شه در کار او لختی غلو کان فلان دارو کنیدش در گلو پس زفان بگشاد شبلی بی قرار گفت خود را بیهده رنجه مدار کاین نه زان دیوانگیست ای نیک مرد کان بدارو به شود گردم مگرد هرکجادردی بود درمان پذیر آن نباشد درد کان باشد زحیر جان اگر نبود مرا جانان بسست داروی من درد بیدرمان بسست چون ترا با حق نیفتد هیچ کار تو چه دانی قیمت این روزگار چون بخون صد ره بگرداند ترا آنگهی یک دم برنجاند ترا صد رهت مرده کند پس زندهٔ تاترا نانی دهد یا ژندهٔ عطار نیشابوری