رضیالدین آرتیمانی
غزل ها
غزل شماره ۴۱: بیپرده برون میا که بسیار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بی پرده برون میا که بسیار دین و دل و دست رفته از کار در حلقه تار و مار زلفت بس سبحه که شد بدل به زنار در دور دو چشم شوخ و مستت بس گوشه نشین که شد قدح خوار زنهار ز دست دوست گفتن زنهار دگر مگوی زنهٰار شستیم دو دست خود ز ایمان بستیم میان خود به زنار مطرب دستی به چنگ میزن ساقی پائی به رقص بَردار برقع ز جمال خود برافکن تا سنگ آرد به عشقت اقرار بر مار گذر کنی بگیرند پازهر بجای زهر از مار یک عشوه و صد جهان دل و جان یک شعله و عالمی خس و خار بخرام به مرده و بر انگیز از عظم رمیم جان طیٰار ما جهد بسی بکار بردیم خود جهد نبرده است در کار تا چند رضی ز بردباری شد از تو خدا ز خلق بیزار بیچاره رضی که مست و حیران دیوانه فتاده بر درت زار رضیالدین آرتیمانی