عینالقضات همدانی
لوایح
فصل هشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
محمود اَنارَاللّهُ بُرْهانَهُ چون بر سریر عزت باردادی ایاز بر حاشیۀ بساط عزت بندوار بر قدم حرمت ایستاده بودی و چشم انتظار گشاده باز چون در خلوتخانۀ انس درآمدی و بر سریر قرب از ایشان دیگرسان گشتی ایاز محمود شدی و محمود ایاز. کار عشق ای پسر ببازی نیست عشق وصف نهاد سلطانست بوالعجب مذهبیست مذهب عشق اندرو شاه و بنده یکسانست شاه محمود بود و بنده ایاز کار برعکس شد چه درمانست گشت بر شاه امر بنده روان اندرین رمز، عقل حیرانست اگر وارد قوی بود و قابل ضعیف، وی را در جست و جوی آرد اگر قویتر شود گفت و گوی آرد و اگر قویتر شود روا بود که وی را در رفت و روی آرد و در شست و شوی آرد چون از گفت و گوی و جست و جوی بازماند خواهد که ازوجود مکنسه سازد و وحشت خودی خود را از ساحت عالم هستی بروبد: از وحشت هستی خود ای مایۀ عمر خواهم که سر کوی تو اندر روبم و گاه خواهد که از حرارت آتش شوق آب شود و حاشیۀ بساط دوستی را از لوث وجود بدان آب بشوید. از آتش عشق تو اگر خاک شوم از دفتر هستی ای پسر پاک شوم از لوث حدوث ساحت عزت را پاکیزه کنم چو از خودی پاک شوم عینالقضات همدانی