حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۴۲۷: گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گاه آن آمد بتا کاندر خرابی دم زنی شور در میراث خواران بنی آدم زنی بارنامهٔ بی نیازی برگشایی تا به کی آتش اندر بار مایهٔ کعبه و زمزم زنی صدهزاران جان متواری در آری زیر زلف چون به دو کوکب کمند حلقه ها را خم زنی بر سر آزادگان نه تاج گر گوهر نهی بر سر سوداییان زن تیغ گر محکم زنی تیغ خویش از خون هر تر دامنی رنگین مکن تو چو رستم پیشه ای آن به که بر رستم زنی در خرابات نهاد خود بر آسودست خلق غمزه بر هم زن یکی تا خلق را بر هم زنی پاکبازان جهان چون سوختهٔ نفس تواند خام طمعی باشد ار با خام دستان دم زنی ما به امیدی هدف کردیم جان چون دیگران تا چو تیر غمزه سازی بر سنایی هم زنی حکیم سنایی غزنوی