حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۴۲۶: تو آفت عقل و جان و دینی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تو آفت عقل و جان و دینی تو رشک پری و حور عینی تا چشم تو روی تو نبیند تو نیز چو خویشتن نبینی ای در دل و جان من نشسته یک جال دو جای چون نشینی سروی و مهی عجایب تو نه بر فلک و نه بر زمینی بی روی تو عقل من نه خوبست در خاتم عقل من نگینی بر مهر تو دل نهاد نتوان تو اسب فراق کرده زینی گه یار قدیم را برانی گه یار نوآمده گزینی این جور و جفات نه کنونست دیریست بتا که تو چنینی ای بوقلمون کیش و دینم گه کفر منی و گاه دینی حکیم سنایی غزنوی