حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۳۹۸: باز این چه عیاری را شب پوش نهادستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
باز این چه عیاری را شب پوش نهادستی آشوب دل ما را بر جوش نهادستی باز آن چه شگرفی را بر شعلهٔ کافوری صد کژدم مشکین را بر جوش نهادستی در حجرهٔ مهجوران چون کلبهٔ زنبوران هم نیش کشیدستی هم نوش نهادستی در غارت بی باران چون عادت عیاران هم چشم گشادستی هم گوش نهادستی ای روز دو عالم را پوشیده کلاه تو نامش به چه معنی را شبپوش نهادستی از جزع تو اقلیمی در شور و تو از شوخی لعل شکرافشان را خاموش نهادستی از کشی و چالاکی پیران طریقت را صد غاشیه از عشقت بر دوش نهادستی سحرا گه تو کردستی تا نام سنایی را با آنهمه هوشیاری بی هوش نهادستی حکیم سنایی غزنوی