حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۳۹۳: آخر شرمی بدار چند ازین بدخویی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
آخر شرمی بدار چند ازین بدخویی چون تو من و من توام چند منی و تویی گلشن گلخن شود چون به ستیزه کنند در یک خانه دو تن دعوی کدبانویی نایب عیسی شدی قبله یکی کن چنو بر دل ترسا نگار رقم دویی و تویی صدر زمانه تویی پس چو زمانه چرا گه همه دردی کنی گاه همه دارویی نازی در سر که چه یعنی من نیکوم تا تو بدین سیرتی نه تو و نه نیکویی یک دم و یک رنگ باش چون گهر آفتاب چند چو چرخ کهن هر دم رسم دویی روبه بازی مکن در صف عشاق از آنک زشت بود پیش گرگ شیر کند آهویی با رخ تو بیهدست بلعجبی چشم تو با کف موسی کرا دست دهد جادویی همره درد تو باد دولت بی دولتی هم تک عشق تو باد نیروی بی نیرویی جز ز تویی تو بگو چیست که ملک تو نیست چشم بدت دور باد چشم بد بدبویی لولو حسن ترا در ستد و داد عشق به ز سنایی مباد خود بر تو لولویی حکیم سنایی غزنوی