حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۳۶۷: ای ز آب زندگانی آتشی افروخته
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای ز آب زندگانی آتشی افروخته واندر او ایمان و کفر عاشقان را سوخته ای تف عشقت به یک ساعت به چاه انداخته هر چه در صد سال عقل ما ز جان اندوخته ای کمالت کمزنان را صبرها پرداخته وی جمالت مفلسان را کیسه ها بردوخته گه به قهر از جزع مشکین تیغها افراخته گه به لطف از لعل نوشین شمعها افروخته هر چه در سی سال کرده خاتم مشکینت وام آن نگین لعل نوشین در زمانی توخته ما به جان بخریده عشق لایزالی را تو باز لاابالی گفته و بر ما جهان بفروخته ای ز آب روی خویش اندر دبیرستان عشق تختهٔ عمر سنایی شسته از آموخته حکیم سنایی غزنوی