حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۳۱۷: ای رخ تو بهار و گلشن من
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای رخ تو بهار و گلشن من همچو جانست عشق در تن من راست چون زلف تو بود تاریک بی رخ تو جهان روشن من همچو خورشید و ماه در تابد عشق تو هر شبی ز روزن من دست تو طوق گردن دگری عشق تو طوق گردن من ماه را راه گم شود بر چرخ هر شبی از خروش و شیون من گر تو یک ره جمال بنمایی برزند بابهشت برزن من خاک پایت برم چو سرمه به کار گر چه دادی به باد خرمن من رنجه کن پای خویش و کوته کن دست جور و بلا ز دامن من رادمری کنی به در نبری بنهی بار خلق بر تن من چون درآیی ز در توام به زمان بردمد لاله زار و سوسن من تا سنایی ترا همی گوید ای رخ تو بهار و گلشن من حکیم سنایی غزنوی