حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۳۱۱: ای سنایی در ره ایمان قدم هشیار زن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای سنایی در ره ایمان قدم هشیار زن در مسلمانی قدم با مرد دعوی دار زن ور تو از اخلاص خواهی تا چو زر خالص شوی دیدهٔ اخلاص را چون طوق بر زنار زن پی به قلاشی فرو نه فرد گرد از عین ذات آتش قلاشی اندر ننگ و نام و عار زن درد سوز سینه را وقت سحر بنشان ز درد وز پی دردی قدم با مرد دردی خوار زن عالم سفلی که او جز مرکز پرگار نیست چون درین کوی آمدی تو پای بر پرگار زن خانهٔ خمار اگر شد کعبه پیش چشم تو لاف از لبیک او در خانهٔ خمار زن ورت ملک و ملک باید پای در تحقیق نه ورت جاه و مال باید دست در اسرار زن ور نخواهی تا چو فرعون لعین گردی تو خوار پس چو ابراهیم پیغمبر قدم در نار زن حکیم سنایی غزنوی