حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۳۰۳: جوانی کردم اندر کار جانان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جوانی کردم اندر کار جانان که هست اندر دلم بازار جانان چو شکر می گدازم ز آب دیده ز شوق لعل شکربار جانان ز من برد اندک اندک زندگانی خلاف وعدهٔ بسیار جانان فغان ای مردمان فریاد فریاد ز شوق دیدن و گفتار جانان از آن دو نرگس خونخوار جانان ز چشم مست ناهشیار جانان فغان زان سنبل سیراب مشکین دمیده بر رخ گلنار جانان همه شب زار گریم تا سحرگاه همی بوسم در و دیوار جانان چو مجنونم دوان در عشق لیلی همی جویم به جان آثار جانان ستاره بر من مسکین بگرید اگر گویی بدو اسرار جانان ازین شهرم ولیکن چون غریبان بمانده در غم و تیمار جانان ولیکن تا روان دارم ندارم من مسکین سر آزار جانان حکیم سنایی غزنوی