حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۹۸: چنگ در فتراک عشق هیچ بت رویی مزن
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چنگ در فتراک عشق هیچ بت رویی مزن تا به شکرانهٔ نخست اندر نبازی جان و تن یا دل اندر زلف چون چوگان دلبندان مبند یا چو مردان جان فدا کن گوی در میدان فگن هر چه از معشوق آید همچو دینش کن درست وآنچه از تو سر برآرد بت بود در هم شکن گرم رو باش اندرین ره کاهلی از سر بنه تا نمانی ناگهان انگشت حیرت در دهن راه دشوارست همره خصم و منزل ناپدید توشه رنجست و ملامت مرکب اندوه و محن اندرین ره گر بمانی بی رفیق و راهبر دست خدمت در رکاب سید ایام زن خویشتن را در میان نه بی منی در راه عشق زان که بس تنگست ره اندر نگنجد ما و من حکیم سنایی غزنوی