حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۹۱: سنایی را یکی برهان ز ننگ و نام جان ای جان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
سنایی را یکی برهان ز ننگ و نام جان ای جان ز عشق دانهٔ دو جهان میان دام جان ای جان مکن در قبهٔ زنگار اوصاف حروف او را چو عشق عافیت پخته چو کارم خام جان ای جان به قهر از دست او بستان حروف کلک صورت را به لطف از لوح او بستر تمامی نام جان ای جان چو روی خویش خرم کن یکی بستان طبع ای بت چو زلف خویش در هم زن همه ایام جان ای جان ببین در کوی کفر و دین به مهر و درد دل بنشست هزاران آه خون آلود زیر کام جان ای جان مرا گویی قناعت کن ز جوش یک جهان رعنا به بوی نون شهوانی به رنگ لام جان ای جان کسی کو عاشق تو بود بگو آخر که تا چکند سماع وحی و نقل عقل و خمر خام جان ای جان مگر تو زینهمه خوبان که پیدایند و ناپیدا درین مردودهٔ ویران نیابم کام جان ای جان حکیم سنایی غزنوی