حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۶۰: از عشق ندانم که کیم یا به که مانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از عشق ندانم که کیم یا به که مانم شوریده تنم عاشق و سرمست و جوانم از بهر طلب کردن آن یار جفا جوی دل سوخته پوینده شب و روز دوانم با کس نتوانم که بگویم غم عشقش نه نیز کسی داند این راز نهانم ده سال فزونست که من فتنهٔ اویم عمری سپری گشت من اندوه خورانم از بس که همی جویم دیدار فلان را ترسم که بدانند که من یار فلانم از ناله که می نالم مانندهٔ نالم وز مویه که می مویم چون موی نوانم ای وای من ار من ز غم عشق بمیرم وی وای من ار من به چنین حال بمانم حکیم سنایی غزنوی