حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۵۵: ای دیدن تو حیات جانم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دیدن تو حیات جانم نادیدنت آفت روانم دل سوخته ای به آتش عشق بفروز به نور وصل جانم بی عشق وصال تو نباشد جز نام ز عیش بر زبانم اکنون که دلم ربودی از من بی روی تو بود چون توانم دردیست مرا درین دل از عشق درمانش جز از تو می ندانم بر بوی تو ز آرزوی رویت همواره به کوی تو دوانم تا گوش همی شنید نامت جز نام تو نیست بر زبانم تا لاله شدت حجاب لولو لولوست همیشه بر رخانم گلنای بهی شدم ز تیمار وین اشک به رنگ ناردانم شد خال رخ تو ای نگارین شور دل و نور دیدگانم ای عشق تو بر دلم خداوند من بندهٔ عشق جاودانم وصف تو شدست ماهرویا از وهم برون و از گمانم پیش آی بتا و باده پیش آر بنشان بر خویش یک زمانم از دست تو گر چشم شرابی تا حشر چو خضر زنده مانم حکیم سنایی غزنوی