حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۵۱: ای چهرهٔ تو چراغ عالم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای چهرهٔ تو چراغ عالم با دیدن تو کجا بود غم شد خلد به روی تو سرایم بی روی تو خلد شد جهنم ای شمسهٔ نیکوان به خوبی چون تو دگری نزاد ز آدم کوی تو شدست باغ عشاق باریده بر او ز دیده هانم بندیست نهان ز بند زلفت بر جان و دل رهیت محکم هر روز همی شود به نوعی حسن تو فزون و صبر من کم گر بود مرا پری به فرمان ور باشد ملک و ملکت جم بر زد نتوان به شادکامی بی روی تو ای نگار یک دم ای جان من و دو دیده بر من چون دیدهٔ مور گشت عالم آخر به سر آید این شب هجر وین صبح وصال بردمد هم گر بر لبم آید آن لبانت هرگز نزنم من آتشین دم حکیم سنایی غزنوی