حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۳۸: من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
من نصیب خویش دوش از عمر خود برداشتم کز سمن بالین و از شمشاد بستر داشتم داشتم در بر نگاری را که از دیدار او پایهٔ تخت خود از خورشید برتر داشتم نرگس و شمشاد و سوسن مشک و سیم و ماه و گل تا به هنگام سحر هر هفت در بر داشتم بر نهاده بر بر چون سیم و سوسن داشتم لب نهاده بر لب چون شیر و شکر داشتم دست او بر گردن من همچو چنبر بود و من دست خود در گردن او همچو چنبر داشتم بامدادان چون نگه کردم بسی فرقی نبود چنیر از زر داشت او سوسن ز عنبر داشتم چون موذن گفت یک الله اکبر کافرم گر امید آن دگر الله اکبر داشتم حکیم سنایی غزنوی