حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۲۱: بس که من دل را به دام عشق خوبان بستهام
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بس که من دل را به دام عشق خوبان بسته ام وز نشاط عشق خوبان توبه ها بشکسته ام خسته او را که او از غمزه تیر انداخته ست من دل و جان را به تیر غمزهٔ او خسته ام هر کجا شوریده ای را دیده ام چون خویشتن دوستی را دامن اندر دامن او بسته ام دوستانم بر سر کارند در بازار عشق من چو معزولان چرا در گوشه ای بنشسته ام چون به ظاهر بنگری در کار من گویی مگر با سلامت هم نشینم وز ملامت رسته ام این سلامت را که من دارم ملامت در قفاست تا نه پنداری که از دام ملامت جسته ام تو بدان منگر که من عقد نشاط خویش را از جفای دوستان از دیدگان بگسسته ام باش تا بر گردن ایام بندد بخت من عقدهای نو که از در سخن پیوسته ام حکیم سنایی غزنوی