حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۱۹۱: ای دل اندر نیستی چون دم زنی خمار باش
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل اندر نیستی چون دم زنی خمار باش شو بری از نام و ننگ و از خودی بیزار باش دین و دنیا جمله اندر باز و خود مفلس نشین در صف ناراستان خود جمله مفلس وار باش تا کی از ناموس و رزق و زهد و تسبیح و نماز بندهٔ جام شراب و خادم خمار باش می پرستی پیشه گیر اندر خرابات و قمار کمزن و قلاش و مست و رند و دردی خوار باش چون همی دانی که باشد شخص هستی خصم خویش پس به تیغ نیستی با خلق در پیکار باش طالب عشق و می و عیش و طرب باش و بجوی چون به کف آمد ترا این روز و شب در کار باش با سرود و رود و جام باده و جانان بساز وز میان جان غلام و چاکر هر چار باش از سر کوی حقیقت بر مگرد و راه عشق با غرامت همنشین و با ملامت یار باش حکیم سنایی غزنوی