حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۱۵۷: جانا ز غم عشق تو من زارم من زار
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
جانا ز غم عشق تو من زارم من زار از تودهٔ سیسنبر در بارم در بار هر چند که بیزار شدم من ز جفاهات زین مایهٔ بیزاری بیزارم بیزار تا در کف اندوه بماندست دل من زین محنت و اندوه بر آزارم آزار از بهر رضای دل تو از دل و از جان ای دوست به جان تو که آوارم آوار ای روی تو چون روز و دو زلفین تو چون شب پیوسته شب از عشق تو بیدارم بیدار ای نقطهٔ خوبی و نکویی به همه وقت گردندهٔ عشق تو چو پرگارم پرگار پیکار نیم از غمت ای ماه شب و روز بر درگه سودای تو بر کارم بر کار در کعبهٔ تیمار اگر چند مقیمم ای یار چنان دان که به خمارم خمار از عشوهٔ عشق تو اگر مست شدم مست از خوردن اندوه تو هشیارم هشیار از هجر تو نزدیک سنایی چو رخ تو اندر چمن عشق به گلزارم گلزار حکیم سنایی غزنوی