حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۱۱۲: خوبت آراست ای غلام ایزد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خوبت آراست ای غلام ایزد چشم بد دورخه به نام ایزد نافرید و نیاورید به حسن هیچ صورت چو تو تمام ایزد در جهان جمالت از رخ و زلف بهم آورد صبح و شام ایزد سبب آبروی جانها کرد خاک کوی تو گام گام ایزد از پی عزت جمال تو داد صورت لطف را قوام ایزد از پی منت وجود تو کرد گردنانرا به زیر وام ایزد از پی خدمت رکاب تو داد آدمی را دم دوام ایزد کرد گرد سم ستور رهت سرمهٔ چشم خاص و عام ایزد برهمن را چو پرسی ایزد کیست گوید آن رخ نگر کدام ایزد ای به هر دم شراب آدم خوار زده بر جام جانت جام ایزد سر دام خودی نداری هیچ زان مدامت دهد مدام ایزد وز برای شکار دلها ساخت خال تو دانه زلف دام ایزد آنچنان کعبه ای که هست ترا در و دیوار و صحن و بام ایزد بده انصاف هیچ وا نگرفت از تو از نیکویی و کام ایزد خوبت آراسته ست طرفه تر آنک خود همی گویدت به نام ایزد تو مقیمی از آن سنایی را داد بر درگهت مقام ایزد حکیم سنایی غزنوی