حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۱۰۳: منم که دل نکنم ساعتی ز مهر تو سرد
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
منم که دل نکنم ساعتی ز مهر تو سرد ز یاد تو نبوم فرد اگر بوم ز تو فرد اگر زمانه ندارد ترا مساعد من زمانه را و تو را کی توان مساعد کرد جز آنکه قبله کنم صورت خیال ترا همی گذارم با آب چشم و با رخ زرد همه دریغ و همه درد من ز تست و ز تو به باد تو گرم و به باد سرد تو سرد من آن کسم که مرا عالمی پر از خصمند همی برآیم با عالمی به جنگ و نبرد گر از تو عاجزم این حال را چگونه کنم به پیش خصمان مردم به پیش عشق نه مرد روان و جانی و مهجور من ز جان و روان به یک دل اندر زین بیشتر نباشد درد اگر جهان همه بر فرق من فرود آید به نیم ذره نیاید به روی من برگرد دریغم آنکه به فصل بهار و لاله و گل به یاد روی تو درد و دریغ باید خورد حکیم سنایی غزنوی