حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۸۳: ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ساقیا می ده که جز می عشق را پدرام نیست وین دلم را طاقت اندیشهٔ ایام نیست پختهٔ عشقم شراب خام خواهی زان کجا سازگار پخته جانا جز شراب خام نیست با فلک آسایش و آرام چون باشد ترا چون فلک را در نهاد آسایش و آرام نیست عشق در ظاهر حرامست از پی نامحرمان زان که هر بیگانه ای شایستهٔ این نام نیست خوردن می نهی شد زان نیز در ایام ما کاندرین ایام هر دستی سزای جام نیست تا نیفتد بر امید عشق در دام هوا کاین ره خاصست اندر وی مجال عام نیست هست خاص و عام نی نزدیک هر فرزانه ای دانهٔ دام هوا جز جام جان انجام نیست جاهلان را در چراگه دام هست و دانه نی عاشقان را باز در ره دانه هست و دام نیست حکیم سنایی غزنوی