حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۴۲: توبهٔ من جزع و لعل و زلف و رخسارت شکست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
توبهٔ من جزع و لعل و زلف و رخسارت شکست دی که بودم روزه دار امروز هستم بت پرست از ترانهٔ عشق تو نور نبی موقوف گشت وز مغابهٔ جام تو قندیلها بر هم شکست رمزهای لعل تو دست جوانمردان گشاد حلقه های زلف تو پای خردمندان ببست ابروی مقرونت ای دلبر کمان اندر کشید ناوک مژگانت ای جانان دل و جانم بخست با چنان مژگان و ابرو با چنان رخسار و لب بود نتوان جز صبور و عاشق و مخمور و مست پارسایی را بود در عشق تو بازار سست پادشاهی را بود در وصل تو مقدار پست جز برای تو نسازم من ز فرق خویش پای جز به یاد تو نیارم سوی رطل و جام دست شادی و آرام نبود هر کرا وصل تو نیست هر کرا وصل تو باشد هر چه باید جمله هست حکیم سنایی غزنوی