حکیم سنایی غزنوی
غزلیات
غزل شماره ۲۸: تا نقش خیال دوست با ماست
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
تا نقش خیال دوست با ماست ما را همه عمر خود تماشاست آنجا که جمال دلبر آمد والله که میان خانه صحراست وانجا که مراد دل برآمد یک خار به از هزار خرماست گر چه نفس هوا ز مشکست ورچه سلب زمین ز دیباست هر چند شکوفه بر درختان چون دو لب دوست پر ثریاست هر چند میان کوه لاله چون دیده میان روی حوراست چون دولت عاشقی در آمد اینها همه از میانه برخاست هرگز نشود به وصل مغرور هر دیده که در فراق بیناست اکنون که ز باغ زاغ کم شد بلبل ز گل آشیانه آراست بر هر سر شاخ عندلیبی ست زین شکر که زاغ کم شد و کاست فریاد همی کند که باری امروز زمانه نوبت ماست حکیم سنایی غزنوی