حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۴۵۰: روزگاریست که ما را نگران میداری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
روزگاریست که ما را نگران می داری مخلصان را نه به وضع دگران می داری گوشه چشم رضایی به منت باز نشد این چنین عزت صاحب نظران می داری ساعد آن به که بپوشی تو چو از بهر نگار دست در خون دل پرهنران می داری نه گل از دست غمت رست و نه بلبل در باغ همه را نعره زنان جامه دران می داری ای که در دلق ملمع طلبی نقد حضور چشم سری عجب از بی خبران می داری چون تویی نرگس باغ نظر ای چشم و چراغ سر چرا بر من دلخسته گران می داری گوهر جام جم از کان جهانی دگر است تو تمنا ز گل کوزه گران می داری پدر تجربه ای دل تویی آخر ز چه روی طمع مهر و وفا زین پسران می داری کیسه سیم و زرت پاک بباید پرداخت این طمع ها که تو از سیمبران می داری گر چه رندی و خرابی گنه ماست ولی عاشقی گفت که تو بنده بر آن می داری مگذران روز سلامت به ملامت حافظ چه توقع ز جهان گذران می داری حافظ شیرازی