حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۴۳۴: ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ای دل مباش یک دم خالی ز عشق و مستی وان گه برو که رستی از نیستی و هستی گر جان به تن ببینی مشغول کار او شو هر قبله ای که بینی بهتر ز خودپرستی با ضعف و ناتوانی همچون نسیم خوش باش بیماری اندر این ره بهتر ز تندرستی در مذهب طریقت خامی نشان کفر است آری طریق دولت چالاکی است و چستی تا فضل و عقل بینی بی معرفت نشینی یک نکته ات بگویم خود را مبین که رستی در آستان جانان از آسمان میندیش کز اوج سربلندی افتی به خاک پستی خار ار چه جان بکاهد گل عذر آن بخواهد سهل است تلخی می در جنب ذوق مستی صوفی پیاله پیما حافظ قرابه پرهیز ای کوته آستینان تا کی درازدستی حافظ شیرازی