حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۳۷۳: خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
خیز تا خرقه صوفی به خرابات بریم شطح و طامات به بازار خرافات بریم سوی رندان قلندر به ره آورد سفر دلق بسطامی و سجاده طامات بریم تا همه خلوتیان جام صبوحی گیرند چنگ صبحی به در پیر مناجات بریم با تو آن عهد که در وادی ایمن بستیم همچو موسی ارنی گوی به میقات بریم کوس ناموس تو بر کنگره عرش زنیم علم عشق تو بر بام سماوات بریم خاک کوی تو به صحرای قیامت فردا همه بر فرق سر از بهر مباهات بریم ور نهد در ره ما خار ملامت زاهد از گلستانش به زندان مکافات بریم شرممان باد ز پشمینه آلوده خویش گر بدین فضل و هنر نام کرامات بریم قدر وقت ار نشناسد دل و کاری نکند بس خجالت که از این حاصل اوقات بریم فتنه می بارد از این سقف مقرنس برخیز تا به میخانه پناه از همه آفات بریم در بیابان فنا گم شدن آخر تا کی ره بپرسیم مگر پی به مهمات بریم حافظ آب رخ خود بر در هر سفله مریز حاجت آن به که بر قاضی حاجات بریم حافظ شیرازی