حکیم سنایی غزنوی
الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر
در نکوهش حرص گوید
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
حرص بگذار و ز آز دست بدار حرص و آزست مایهٔ تیمار حرص را ز آنکه قهر خواند اله عاقل از وی بدان نساخت پناه هرکه او حرص را امام کند خواب و خور جملگی حرام کند نقش رنگین و هیچ جان نه درو خوان زرین و هیچ نان نه برو حرص نقشیست هیچش اندر زیر نکند هیچ هیچ کس را سیر هرکه را دیو حرص مهمان بُرد تو حقیقت شنو که گرسنه مرد آز پر باد چون درو پیچی کدخداییست خانه پر هیچی هرکه او آز را متابع گشت بگذشت از ثلاث و رابع گشت به غروری ببرده خواب همه نان نداده ببرده آب همه خلق ازین گردخوان دیرینه دیده سیلی و هیچ سیری نه تا قیامت نخورده مهمانش یک شکم نان سیر بر خوانش این دو در دوزخ از درون تو باز صورتش سوی عقل شهوت و آز زین دو گر در فنا نپرهیزی در بقا از درونشان خیزی حکیم سنایی غزنوی