حکیم سنایی غزنوی
الباب السّادس فی ذکر نفس الکلّی و احواله
اندر بیان ظلومی و جهولی انسان کما قالاللّٰه تعالی: وحملها الانسان انّه کان ظلوما جهولا
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هیچ بدنامی آدمی را پیش از ظلومی و از جهولی خویش چه حدیثست هرچه پیش آید همه از ظلم و جهل خویش آید حق پسندست عالم و عادل بنده گه ظالمست و گه جاهل آدمی با گنه شکسته ترست پای طاوس چشم زخم پرست کانکه گوید منم شده معصوم اوست بر نفس خویشتن میشوم کانکه خود را شکسته دل بیند خویشتن را به دل خجل بیند اوست شایستهٔ خدای کریم ایمن است از عذاب نار جحیم گفت داود را خدای جهان که منم یاور شکسته دلان جان پاکان خزانهٔ فلکست جسم نیکان نشیمن ملکست جسم تو گرچه ناپسندیده است شوخ چشمست لیک خوش دیده است آدمی سر به سر همه آهوست ظن چنان آیدش که بس نیکوست عیب دارد دو صد هزاران بیش هنرش آنکه از بهایم پیش گر بود زینتش ز عقل و ادب ورنه هم با بهایم است نسب حکیم سنایی غزنوی