حکیم سنایی غزنوی
الباب الخامس فی فضیلة العلم، ذکر العلم اربح لانّ فضله ارجح
فی الجاهل و یظن العالم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
رافضی را عوام در تف کین می زدند از پی حمیّت دین یکی از رهگذر درآمد زود بیش از آن زد که آن گره زده بود گفتم ار می زدند ایشانش بهر اشکال کفر و ایمانش تو چرا باری ای به دل سندان بی خبر کوفتی دو صد چندان جرم او چیست گفت بشنو نیک من ز جرمش خبر ندارم لیک سنّیان می زدند و من به دمش رفتم و بهر مزد هم زدمش علم خواندی نگشتی اهل هنر جهل از این علم تو بسی بهتر علم را هرکه نیست آماده مثلش چون کَهست و بیجاده سنگ بیجاده گر ز طبع و سرشت برتر آید ز خاک خرمن و کشت گرچه در جذب کاه کرد بسیچ کهربا را ز کَه چه خیزد هیچ عالمِ علم عالمیست فراخ بخ بخ آنرا که شد درو گستاخ عالم علم عالمیست شگرف نیست این خطه خطهٔ خط و حرف چون ترا علم دل بمیراند که ترا خود به آدمی خواند علم خوان گرت زادمست رگی زانکه شد خاص شه به علم سگی از صفات سگی تهی کن رگ ورنه در رستخیز خیزی سگ ننگ دارد بسی به طبع و به دل سگ عالم ز آدم جاهل چون نباشد چو خر سرافگنده تیزِ خر به ز ریش خربنده علم دین بام گلشن جانست نردبان عقل و حس انسانست از پی دوست را و دشمن را علم جان را به و عمل تن را سوی عالم نه سوی صاحب ظن دانش جان به از توانش به حلقهٔ دام تو توانش تن هست شبها به روز آبستن حکیم سنایی غزنوی