حکیم سنایی غزنوی
الباب الرّابع: فی صفة العقل و احواله وافعاله و غایة عنایته و سبب وجوده
در آفرینش جهان
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از برای تناهی اندر کرد عالم جسم گویی آمد گرد متساوی نهاد چون گویی متفاوت نه سویی از سویی هست ممتد جهان و اندر حد متناهی جهت بود ممتد بعد از آن در ولایت تصویر مرتبه نقش دان و نقش پذیر ز اوّل جان و آخر مرجان فاعل و منفعل در این دو میان در سرای صفت پذیر فنا از پی رفعت قصور و بنا عقل در بند امر بنشسته نفس در شوق عقل دل خسته صورت از بهر مایه اندر بند نه فلک را به دست هفت کمند وز درون فلک چهار گهر همه در بند و خصم یکدیگر سه موالید از این چهار ارکان چون نبات و معادن و حیوان چون نباتی غذای حیوان شد حیوان هم غذای انسان شد نطق انسان چو شد غذای ملک تا بدین روی باز شد به فلک ورنه در عالم یقین و گمان خر همان بودی و حکیم همان نطق زیبا ز خامشی بهتر ورنه در جان فرامشی بهتر در سخن دُر ببایدت سفتن ورنه گُنگی به از سخن گفتن گنگ اندر حدیث کم آواز به که بسیار گوی بیهده تاز کرد عقلت نصیحتی محکم که نکو گوی باش یا ابکم گر نصیحت قبول کردی تو فضل را کی فضول کردی تو حکیم سنایی غزنوی