حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۳۵۶: گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گرم از دست برخیزد که با دلدار بنشینم ز جام وصل می نوشم ز باغ عیش گل چینم شراب تلخ صوفی سوز بنیادم بخواهد برد لبم بر لب نه ای ساقی و بستان جان شیرینم مگر دیوانه خواهم شد در این سودا که شب تا روز سخن با ماه می گویم پری در خواب می بینم لبت شکر به مستان داد و چشمت می به میخواران منم کز غایت حرمان نه با آنم نه با اینم چو هر خاکی که باد آورد فیضی برد از انعامت ز حال بنده یاد آور که خدمتگار دیرینم نه هر کو نقش نظمی زد کلامش دلپذیر افتد تذرو طرفه من گیرم که چالاک است شاهینم اگر باور نمی داری رو از صورتگر چین پرس که مانی نسخه می خواهد ز نوک کلک مشکینم وفاداری و حق گویی نه کار هر کسی باشد غلام آصف ثانی جلال الحق و الدینم رموز مستی و رندی ز من بشنو نه از واعظ که با جام و قدح هر دم ندیم ماه و پروینم حافظ شیرازی