حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۳۵۰: به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
به عزم توبه سحر گفتم استخاره کنم بهار توبه شکن می رسد چه چاره کنم سخن درست بگویم نمی توانم دید که می خورند حریفان و من نظاره کنم چو غنچه با لب خندان به یاد مجلس شاه پیاله گیرم و از شوق جامه پاره کنم به دور لاله دماغ مرا علاج کنید گر از میانه بزم طرب کناره کنم ز روی دوست مرا چون گل مراد شکفت حواله سر دشمن به سنگ خاره کنم گدای میکده ام لیک وقت مستی بین که ناز بر فلک و حکم بر ستاره کنم مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی چرا ملامت رند شرابخواره کنم به تخت گل بنشانم بتی چو سلطانی ز سنبل و سمنش ساز طوق و یاره کنم ز باده خوردن پنهان ملول شد حافظ به بانگ بربط و نی رازش آشکاره کنم حافظ شیرازی