حافظ شیرازی
غزل های خواجه حافظ شیرازی
غزل شمارهٔ ۳۴۹: دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
دوش سودای رخش گفتم ز سر بیرون کنم گفت کو زنجیر تا تدبیر این مجنون کنم قامتش را سرو گفتم سر کشید از من به خشم دوستان از راست می رنجد نگارم چون کنم نکته ناسنجیده گفتم دلبرا معذور دار عشوه ای فرمای تا من طبع را موزون کنم زردرویی می کشم زان طبع نازک بی گناه ساقیا جامی بده تا چهره را گلگون کنم ای نسیم منزل لیلی خدا را تا به کی ربع را برهم زنم اطلال را جیحون کنم من که ره بردم به گنج حسن بی پایان دوست صد گدای همچو خود را بعد از این قارون کنم ای مه صاحب قران از بنده حافظ یاد کن تا دعای دولت آن حسن روزافزون کنم حافظ شیرازی