حکیم سنایی غزنوی
الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
فیالصّلوة والرغبة
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بارگی را بساز آلت و زین از پی بارگاه علّیّین با دعا یار کن انابتِ حق تا قبولت کند اجابتِ حق گه گه آیی ز بهر فرض نماز از حقیقت جدا قرین مجاز بی دعا و تضرّع و زاری یک دو رکعت بغفله بگزاری ظن چنان آیدت که هست نماز به خدای ار دهندت ایچ جواز بی تو باشد به پاک برگیرد کز تو آلوده گشت نپذیرد نامه ای کز زبان درد روَد آن رسول از جهان مرد روَد چون ز نزد نیاز باشد پیک از تو یارب بُوَد وزو لبیک نه جوانی که حرفش آلاید بل جوانی که جان بیاساید کرده در ره دعای ما برجای صد هزاران عوان صوتْ سرای راه از این و از آن چه باید جست درد تو رهنمای مقصد تست با رعونت شوی به نزد خدای جامهٔ کبریا کشان در پای همچو خواجه که در خرام شود به برِ بنده و غلام شود بار منّت نهی همی بر وی که منم دوستدار عزّ علی دوست دانی نه بنده مر خود را این بود رسم مرد بخرد را این چنین طاعت ای پسر آن به که نیاری برش بر و مسته بی هُدی آدمی کم از دده است هرکه او بی هُدیست بیهده است توبه زین طاعت تو ای نادان خویشتن را دگر تو بنده مخوان گر ترا در زمانه بودی عون کم نبودی به فعل از فرعون که وی از غایت پریشانی وز کمال غرور و نادانی چون سرِ بندگی و عجز نداشت پرده از روی کار خود برداشت گفت من برتر از خدایانم در جهان از بلند رایانم همه را این غرور و نخوت هست لفظ فرعون بهر جبلت هست لیکن از بیم سر نیارد گفت دارد آن راز خویشتن بنهفت حکیم سنایی غزنوی