حکیم سنایی غزنوی
الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
در بینیازی از غیر خدایتعالی و دست در وی زدن از سر حقیقت
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
از من و از تو کارسازی را بی زبانیست بی نیازی را بی نیازیش را چه کفر و چه دین بی زبانیش را چه شک چه یقین بی نیازی نیاز جوی از تو پاس داری سپاس گوی از تو به حقیقت بدان که هست خدای از پی حکم و حکمت بسزای طاعت و معصیت ترا ننگست ورنه زی او به رنگ یکرنگست کی به عقل و به دست و پای رسد بنده خواهد که در خدای رسد او تو را راعی و تو گرگ پسند او ترا داعی و تو حاجتمند گرگ و یوسف بتست خرد و بزرگ ورنه زی او یکیست یوسف و گرگ لطف او را چه مانعی و چه عون قهر او را چه موسی و فرعون نفس و افلاک آفریدهٔ اوست خنک آنکس که برگزیدهٔ اوست چه عزیزی ز عقل و برخ او را چه بزرگی ز نفس و چرخ او را چرخ و آنکس که چرخ گردانست آسیایست و آسیایانست حکم فرمان و عقل فرمان گیر نفس نقاش و طبع نقش پذیر جنبش چرخ بی سکون زمین هست چون مور در دم تنّین مور را اژدها فرو نبرد گردش چرخ بی خبر گذرد بی خبروار در مشیمهٔ لا کرده در کار آسیای بلا عمر تو دانه وار در دم او سور تو همنشین ماتم او نزد تست آنکه از پی شو و آی کاسهٔ تو چهار دارد پای جز به فضلش به راه او نرسی ورچه در طاعتش قوی نفسی آنکه در خود به دست و پای رسد کی تواند که در خدای رسد حکیم سنایی غزنوی