حکیم سنایی غزنوی
الباب الاوّل: در توحید باری تعالی
فصل اندر تقدیس
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کاف و نون نیست جز نبشتهٔ ما چیست کُن سرعت نفوذ قضا نه ز عجز است دیری و زودیش نه ز طبع است خشم و خشنودیش علتش را نه کفر دان و نه دین صفتش را نه آن شناس و نه این پاک زانها که غافلان گفتند پاکتر زانکه عاقلان گفتند وهم و خاطر دلیل نیکو نیست هرکجا وهم و خاطر است او نیست وهم و خاطر نو آفریدهٔ اوست آدم وعقل نورسیدهٔ اوست ذات او فارغست از چونی زشت و نیکو درون و بیرونی زانک اثبات هست او بر نیست همچو اثبات مادر اعمیست داند اعمی که مادری دارد لیک چونی به وهم در نارد در چنین عالمی که رویش دو زشت باشد تو او بوی او تو گر نگویی بد و نکو نبود ور بگویی تو باشی او نبود گر نگویی ز دین تهی باشی ور بگویی مشبّهی باشی با تو چون رخ در آینهٔ مصقول نز ره اتحاد و روی حلول چون برون از کجا و کی بوَد او گوشهٔ خاطر تو کی شود او عامه چون نزد حضرتش پویند آنک آنک به هرزه می گویند باز مردان چو فاخته در کوی طاق در گردنند کوکو گوی فاخته غایبست گوید کو تو اگر حاضری چه گویی هو خواه اومید گیر و خواهی بیم هیچ بر هرزه نافرید حکیم عالمست او به هرچه کرد و کند تو ندانی بدانت درد کند به ز تسلیم نیست در علمش تا بدانی حکیمی و حلمش خلق را داده از حکیمی خویش هرکرا بیش حاجت، آلت بیش همه را داده آلتی در خور از پی جرّ نفع و دفع ضرر در جهان آنچه رفت و آنچ آید وآنچه هست آن چنان همی باید تو مگو هیچ در میانه فضول راندهٔ او به دیده کن تو قبول حکیم سنایی غزنوی