مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۲۰۰: هذا طبیبی، عند الدوآء
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هذا طبیبی، عند الدوآء هذا حبیبی، عند الوء هذا لباسی، هذا کناسی هذا شرابی، هذا غذایی هذا انیسی، عندالفراق هذا خلاصی، عند البء قالوا تسلی، حاشا و کلا قلبی مقیم، وسط الوفء این کان احمد، قلبی تعمد روحی فداه، عند الفنء ان کان شاکی، یبغی هلاکی سمعا و طاعه ذا مشتهایی هذا سلحدار، لایدخل الدار الا بدینار، عند الابء مونی حیاتی، حصدی نباتی حبسی نجاتی، مقتی بقایی یا من یلمنی، مالک و مالی صبری محال فی الاتقء روحی مصیب، قلبی مصاف صبری مذاب، فی حرنایی انا نسینا، ما قد لقینا لما راینا، بدر الضیء یا ذوفنونی، ابصر جنونی فوق الظنون، خرق الحیاء امروز دلبر یکبار دیگر آمد که گیرد مرغ هوایی گر او پذیرد، ده ده بگیرد لیکن بخیلست، در رخ نمایی بر گرد دلبر، پانصد کبوتر پر می فشانند، بهر گوایی ای نیم مرده، پران شو اینجا کاینجا نماند، بی اشتهایی مستان کم زن، رستند از تن دزدم گلیمی، من از کسایی مولانا بلخی