مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۸۸: ادر کاسی و دعنی عن فنونی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
ادر کاسی و دعنی عن فنونی جننت فلا تحدث من جنونی نه چون ماندست ما را، نی چگونه ندانم تو دلاراما که چونی رایت الناس للدنیا زبونا و ذقت العشق فالدنیا زبونی مترس از خصم و تو فارغ همی باش که عاشق هست آن بحر فزونی فما للخلق یا صاحی ظهوری و ما للخلق یا صاحی کنونی اگر عشقم درون آرام گیرد کجا بیندم این خلق برونی و مادام الهوی تغلی فؤادی فلا تطمع قراری اوسکونی ایا نفس ملامت گر، خمش کن که هم تو در ضلالت رهنمونی ضلال العشق یا صاحی حلالی خراب العشق یا صاحی حصونی زهی کشتی شاهانه که عشق است که رانندش درین دریایی خونی فتبریز و شمس الدین قصدی انادیهم، خدونی اوصلونی مولانا بلخی