مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۸۶: بگو ای تازه رو، کم کن ملولی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
بگو ای تازه رو، کم کن ملولی که تو رو تازه از اصل اصولی خیالی گول گیری گر بیاید چنین داند که تو مغرور و گولی به زخم سیلیش از دل برون کن که تا عبرت بگیرد هر فصولی خیال بد رسول دیو باشد تو او را توبهٔ ده از رسولی خیالی در تو آویزد، بیفتی ترا وهمی پژولاند، پژولی خیالی هست چون خورشید روشن خیالی چون شب تاریک لولی اگر مردانه گوش او بمالی ترا کافر کند وهم حلولی برای تو مهان در انتظارند سبکتر رو، چرا در مول مولی؟ خیالات اتتکم کالخیول فدسوها ثقاتی! فی السقول خیالات مضلات کذاب لحاها الله ربی بالافول فطوبی للذی یعلو علاه و یقطع عرقها قبل الحصول الهی قدیمی علی صفی القلب من غش الغلول علی الله بیان ما نظمنا مفاعیلن مفاعیلن فعولی مولانا بلخی