مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۷۸: در دل من پردهٔ نو میزنی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
در دل من پردهٔ نو می زنی ای دل و ای دیده و ای روشنی پرده توی وز پس پرده توی هر نفسی شکل دگر می کنی پرده چنان زن که بهر زخمهٔ پردهٔ غفلت ز نظر برکنی شب منم و خلوت و قندیل جان خیره که تو آتشی یا روغنی بی من و تو، هر دو توی، هر دو من جان منی، آن منی، یا منی نکتهٔ چون جان شنوم من ز چنگ تنتن تنتن، که تو یعنی تنی گر تنم و گر دلم و گر روان شاد بدانم که توم می تنی از تو چرا تازه نباشم؟! که تو تازگی سرو و گل و سوسنی از تو چرا نور نگیرم؟! که تو تابش هر خانه و هر روزنی از تو چرا زور نیابم؟! که تو قوت هر صخره و هر آهنی مولانا بلخی