مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۴۹: مستم از بادههای پنهانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
مستم از باده های پنهانی وز دف و چنگ و نای پنهانی مر چنین دلربای پنهان را واجب آمد وفای پنهانی می زند سال ها در این مستی روح من های های پنهانی گفتم ای دل کجایی آخر تو گفت در برج های پنهانی بر چپم آفتاب و مه بر راست آن مه خوش لقای پنهانی مشتری درفروخت آن مه را دادمش من بهای پنهانی ظلمتم کی بقا کند که بر او تابد از کبریای پنهانی آتشم چون بمرد دودم چیست آیتی از بلای پنهانی ز آن بلا جان های ما مرهاد تا برد تحفه های پنهانی شمس تبریز شوربایی بپخت صوفیان الصلای پنهانی مولانا بلخی