مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۳۵: با چرخ گردان تیره هوایی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
با چرخ گردان تیره هوایی دارد همیشه قصد جدایی هذا محمد قتلی تغمد انا معود حمد الجفایی هذا حبیبی هذا طبیبی هذا ادیبی هذا دوایی هذا مرادی هذا فؤادی هذا عمادی هذا لوایی پر کن سبویی بی گفت و گویی باهای و هویی گر یار مایی هان ای صفورا بشکن سبو را مفکن عمو را در بی نوایی گر شد سبویی داریم جویی در شهره کویی تو گر سقایی این عیش باقی نبود گزافی بی پر نپرد مرغ هوایی بنمای جان را قولنجیان را تنهاروی کن رسم همایی از بهر حس شان جسم نجس شان ز ایشان چه خیزد گند گدایی زین رز برون بر گنده بغل را پهلوی نعنع کن گندنایی بسیار کوشی تا دل بپوشی هر جزوت این جا بدهد گوایی ننوشته خواند ناگفته داند تو سخت رویی بس بی حیایی چون نیست رختت چون نیست بختت ز آن روی سختت ناید کیایی جنس سگانی وغ وغ کنانی می گرد در کو در خانه نایی در خانه بلبل داریم صلصل کز سگ نیاید زیبانوایی نک بلبل حر نک بلبله پر برخیز سنقر تا چند پایی عمری چو نوحی یاری چو روحی گاهی غدایی گاهی عشایی نوشیست و می نوش وز گفت خاموش وین طبل کم زن بس ای مرایی مولانا بلخی