مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۲۶: گل سرخ دیدم شدم زعفرانی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
گل سرخ دیدم شدم زعفرانی یکی لعل دیدم شدم زر کانی دلم چون ستاره شبی در نظاره به هر برج می شد به چرخ معانی چو در برج عشاق پا درنهاد او سری کرد ماهی ز افلاک جانی چو آن مه برآمد به چشمش درآمد زمین درنگنجد از آن آسمانی دلم پاره پاره بشد عشق باره که هر پاره من دهد زو نشانی چو از بامداد او سلامی بداد او مرا از سلامش ابد شد جوانی چو بر روی من دید آثار مجنون ز رحمت بیامد بر من نهانی بگفت ای فلانی چرا تو چنانی چنین من از آنم که تو آن چنانی چه سرها که داند چه درها فشاند چه ملکی که راند کسی کش بخوانی چه ماه و چه گردون چه برج و چه هامون همه رمز آنست دریاب ار آنی اگر شرح خواهی ببین شمس تبریز چو او را ببینی تو او را بدانی مولانا بلخی