مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۲۱: هم ایثار کردی هم ایثار گفتی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
هم ایثار کردی هم ایثار گفتی که از جور دوری و با لطف جفتی چراغ خدایی به جایی که آیی حیات جهانی به هر جا که افتی تو قانون شادی به عالم نهادی چه ها بخش کردی چه درها که سفتی ولیکن ز مستان به مکر و به دستان شرابیست نادر که آن را نهفتی به بازار راعی چه نادرمتاعی به جان ار فروشی یکی عشوه مفتی به زیر و به بالا تو بودی معلا فلک را دریدی چمن را شکفتی به صورت ز خاکی و زین خاک پاکی چو پاکان گردون نخوردی نخفتی تو کن شرح این را که در هر بیانی چو با دل جنوبی غبارات رفتی مولانا بلخی