مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۱۰۹: کالی تیشبی آپانسو، ای افندی چلبی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
کالی تیشبی آپانسو، ای افندی چلبی نیمشب بر بام مایی، تا کرمی طلبی گه سیه پوش و عصا، که منم کالویروس گه عمامه و نیزهٔ که غریبم عربی هرچه هستی ای امیر، سخت مستی شیرگیر هر زبان خواهی بگو، خسروا شیرین لبی ارتمی آغاپسو، کایکاپر ترا نور حقی یا حقی، یا فرشته یا نبی چون غم دل می خورم، رحم بر دل می برم کای دل مسکین چرا در چنین تاب و تبی دل همی گوید که:« تو از کجا من از کجا من دلم تو قالبی، رو همی کن قالبی پوستها را رنگها، مغزها را ذوقها پوستها با مغزها کی کند هم مذهبی؟» کالی میرا لییری، پوستن کالاستن شب شما را روز شد، نیست شبها را شبی اشکلفیس چلپی، انپا پیسوایلادو سردهی کن لحظهٔ، زانک شیرین مشربی من خمش کردم، مرا بی زبان تعلیم ده آنچ ازو لرزد دل مشرقی و مغربی مولانا بلخی