مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۰۸۷: اگر تو همره بلبل ز بهر گلزاری
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
اگر تو همره بلبل ز بهر گلزاری تو خار را همه گل بین چو بهر گل زاری نمی شناسی باشد که خار گل باشد اگر چه می خلدت عاقبت کند یاری درون خار گلست و برون خار گلست به احتیاط نگر تا سر کی می خاری چه احتیاط مرا عقل و احتیاط نماند تو احتیاط کن آخر که مرد هشیاری غلط تو هم نتوانی نگاه داشت مرا عجب ز شمع تو پروانه را نگه داری خوشست تلخی دارو و سیلی استاد غنیمتست ز یار وفا جفاکاری به دست دلبر اگر عاشقی زبون باشد ز عشق و عقل ویست آن نه از سبکساری به غیر ناز و جفا هر چه می کند معشوق مباش ایمن کان فتنه است و طراری زبون و دستخوش و عشوه می خوریم ای عشق اگر دروغ فروشی و گر محال آری دروغ و عشوه و صدق و محال او حالست ولیک غیر نبیند به چشم اغیاری مولانا بلخی