مولانا بلخی
غزلیات مولانا - حرف ه ، ی
غزل شمارهٔ ۳۰۴۰: چه آفتاب جمالی که از مجره گشادی
قلم
چینش
وسط چین
راست چین
چپ چین
قلم
ایران سنس
نستعلیق
وزیر
نازنین
تیتر
گلدان
گل
دست نویس
شکسته
مروارید
نیریزی
ثلث
Tahoma
رنگ
اندازه
ارتفاع
سایه
رنگ
تیرگی
وضوح
افقی
عمودی
زمینه
نسبت
1:1
9:16
رنگ
تصاویر پیش فرض
اندازه
متناسب شود
برش داده شود
وضوح
حذف تصویر زمینه
حاشیه
اندازه
رنگ
گردی گوشه
متن
دانلود
می توانید متن را اصلاح نمایید:
چه آفتاب جمالی که از مجره گشادی درون روزن عالم چو روز بخت فتادی هزار سوسن نادر ز روی گل بشکفتی هزار رسم دل افزا بدان چمن بنهادی هزار اطلس کحلی بنفشه وار دریدی که پر و بال مریدی و جان جان مرادی در آن زمان که به خوبی کلاه عقل ربایی نه عقل پره کاه ست و تو به لطف چو بادی چه عقل دارد آن گل که پیش باد ستیزد نه از نسیم ویستش جمال و نیک نهادی میی که کف تو بخشد دو صد خمار به ارزد چگونه گیج نگردد سر وجود ز شادی مولانا بلخی